آسیبهای تمدنی یا آسیبهای اجتماعی موجود در بافت فرهنگی و اجتماعی یک تمدن یک موضوع ساده و یا دفعی نیست که بررسی و درمان آن نیز به سادگی صورت بگیرد، بلکه یک موضوع بسیار پیچیده و چند مجهولی میباشد که متغیرهای بسیار زیادی اعم از متغیرهای تاریخی، اجتماعی و … در آنها اثرگذار میباشند.
امروز آسیبهای تمدنی زیادی را در جامعه اسلامی عموما و جامعهی ایرانی خصوصا میتوان نام برد که دامنگیر فرهنگ اجتماعی کشور میباشد. که دستهبندی و سرفصلبندی ها آنها، کمک شایانی به دغدغهمندان برای بررسی دقیقتر و زمینهسازی برای حل آنها میکند. در یک تقسیم بندی میتوان آسیبهای موجود در بستر فرهنگی و اجتماعی کشور را در سه زمینه فردی و خانوادگی و اجتماعی تقسیم نمود.
در زمینهی فردی جامعه امروز ما دچار اضطراب، رواج موسیقی و حیوانات خانگی و هیجان گرایی و خانه های مجردی و … میباشد. که میتوان ریشه مشترک همه این آسیبها و حتی محرک اصلی آنها را « تنهایی»[۱] امروز انسان دانست به گونهای که این قرن را « عصر تنهایی» نامیده اند. « تنهایی» به معنایی قطع ارتباط خود با خداوند به عنوان غنی بذات و تنها ماندن در میان خواسته امیال و غرایزی که اسباب تنهاتر شدن انسان را فراهم میکند . انسان فقیر امروز برای پر کردن خلاء موجود، هر روز خود را با مسالهای سرگرم کند.
اما در زمینهی خانوادگی، جامعه بشری عموما و جامعه ایرانی خصوصا درگیر آسیبهایی اعم از ارتباطات نامشروع و همسرگریزی و طلاق و مهدکودک و خانه سالمندان میباشد که ریشهی اصلی و مسبب آن را « فرار از مسئولیت» دانست به گونه ای که به جرات میتوان مهدکودکهای امروز را هم تراز خانههای سالمندان برای « فرار از مسئولیت» طبقهی خاص ۳۰ تا ۵۰ سال از پذیرفتن مسولیت فرزندان و والدین دانست.
در زمینهی اجتماعی [۲]جامعهی ما دچار سرقت ، ضرب و جرح ، قانونگریزی و مصرفگرایی و … میباشد که این دسته از آسیبها را شاید بتوان با عنوان « تجاوز به حقوق یکدیگر» از سایر مقولهها جدا کرد و بیان نمود که در عرصه های اجتماعی جامعهی ایرانی به راحتی به حقوق یکدیگر تعدی کرده و زمینههای اختلاف و آسیبهای اجتماعی را فراهم میکنیم.
[۱] انسان در نگاه قرآن، در مقابل اسم خدا و فعل خدا، «موجودي حرفي» است كه هيچ موجوديت، حقيقت و هويتي از خود ندارد و تنها با وجود خدا و فعل او وجود مييابد و معني ميشود، پس انسان و هر موجود ممكن ديگر، به لحاظ وجود ربطي و هويت حرفياش، تا به اسم و فعل الهي تكيه نكند، نه معني و مفهومي خواهد داشت و نه وجود و تأثيري[تفسير انسان به انسان – صفحه ۱۶۳]
[۲] منظور از آسیبهای اجتماعی و تفاوت ان با آسیبها در زمینه فردی از منظر ظهور و بروز کلان اجتماعی و ساختاری میباشد و گرنه تفکیک آسیب های فردی از خانوادگی و اجتماعی